پژوهشی در مبانی فلسفی حکمای اسلام

نویسندگان

چکیده

برخی از حکما برآنند که علم حضوری موجود مجرد در علم به ذات خود منحصر است و برخی دیگر آن را اعم از علم به ذات و علم به علت یا معلول آن دانسته‌اند. این دسته از حکما در این که معلوم حضوری موجود مجرد, بالضرورة باید مجرد باشد یا موجود مادی نیز می‌تواند معلوم حضوری برای موجود مجرد باشد, اختلاف‌نظر دارند. از جمله نتایج این اختلاف نظر, در بحث علم باری‌تعالی به مادیات ظاهر می‌شود. به این ترتیب, از نظر برخی حکما, موجودات مادی بما هو مادی نزد خداوند حضور بالذات ندارند و از نظر دستة دیگر, موجودات مادی بما هو مادی, بالذات, معلوم حضوری
حق‌تعالی واقع می‌شوند. در این مقاله, ضمن بحث تاریخی و تطبیقی آرای حکما از ابن سینا تا طباطبایی, مبانی و دلایل هر یک از دو نظریة مذکور, مطرح و مورد بررسی قرار می‌گیرد و در نهایت نظر دوم بر نظر اول, بنا بر وجوه فلسفی و شواهد دینی و عرفانی, ترجیح داده می‌شود. افزون بر این وجه جمع آنها نیز خواهد آمد.

کلیدواژه‌ها