خیر و شر از نظر آفرینش

نویسنده

چکیده

ساحت مقدس ربوبی در اوج والائی است که احاطه به وی در خور استعداد ماسوای او نمی باشد. زیرا موودی که محدود و محاط است نمی تواند بر وجود بی پایان ولایتناهی احاطه یابد ولی شناخت وی برای هر انسانی امکان پذیر است بطوریکه هر بشری در خور استعداد خویش می تواند از آن منبع نور دریافت هدایت و روشنی کند و از آن خرمن فیض خوشه ای بر چیند. مهم تر از این ، خداشناسی در نهاد و فطرت آدمی است و عشق به پرستش عجین روح و جان او می باشد و از اینرو در طول تاریخ زندگی وی میلیونها معبد و پرستشگاه حادث شده و سرزمینهای فراوانی زیر پوشش مسجد و کنسیه و کلیسا و یا وابسته بدانها رفته است ، دلهای فراوانی در کمند عشق او بوده و زبانهای بسیاری بیاد او سخن گفته و حتی جماعت انبوهی در راه او دست از هستی شسته ااند. اینها همه ظهور و بروز همان فطرتی است که در نهاد انسانها بودیعت گذاشته شده است. کاروان بشریت در مسیر الهی و شناخت او راه های گوناگونی را پیموده و دست به آویزه های متعددی زدده است جمعی متوسل به برهان لمی شدند و گروهی هم چنگ به دلیل انی زدند و گفتند : « و فی کل شیء له آیة » بعضی دلیل سینائی را برهان الصدیقین نامیدند و برخی برهان صدرائی را چنین نام نهادند ، معدودی چون انسلم متمسک به برهان وجودی شدند و بعضی چون کانت دلیل اخلاقی را آوردند، عده ای امکان و وجوب را مطرح کردند و پاره ای حدوث و قدم را ، قومی از دلیل حرکت باو رسیدند و گروهی از طریق نظم ، عده ای متمسک باصل خلقت و آفرینش شدند و جمعی هم اتقان صنع و استکام آنرا مطرح کردند. در مورد ذات مقدس مقدس و لایزال الهی هم تعبیرات گوناگونی وجود دارد. بعضی خداوند را خیر مطلق گفتند و برخی او را محرک اول نامیدند. بعضی او را علت اولی یا مبداء المبادی گفتند و برخی از او تعبیر به غایة الغایات نمودند و چه زیبا گفته است قرآن مجید که فرموده است : « الله نورالسموات و الارض ». در مورد رابطه بین ذات مقدس الهی و جهان هم تعبیرات گوناگونی شده است برخی از خداوند تعبیر به آفریننده کردند و از موجودات به آفریده بعضی به صانع و مصنوع، برخی به مبدع و مبدع و بعضی به مؤثر و اثر ، برخی به صاحب آیة و آیة ، بعضی به واجب و ممکن و برخی به وجود اصیل و وجود ربطی ، بعضی به شیئی و فیئی و برخی به جمال و آئینه ، بعضی به خورشید و ذره و برخی به دریا و امواج بعضی به نائی و نوا و برخی به جان و جسم.
خلاصه هر کس بنحوی او را توصیف می کند و هر دلی بطریقی باو راه راه ی یابد و هر عقل و خردی بروندی باو استدلال می کند . هر رهروی بسوی او راهی دارد و هر سالگی بسوی او مسلکی را می پیماید ولی بطور کلی می توان آنها را به سه طریق تقسیم نمود:' برخی از طریق علم حرکت می کنند و بعضی از مسیر فلسفه می روند و معدودی هم در آسمان عرفان پرواز نموده و در شعاع نموده و در شعاع انوار تابناک او قرار می گیرند ، راه علم از حس و مشاهده آغاز می شود و راه عقل از تفکر و تعمق و راه عرفان هم از نهاد و فطرت . راه علم نیاز به تجربه و مشاهده هرچه زیادتر دارد و راه عقل به منطق و قسطاس هر چه استوارتر و راه عرفان هم تهذیب و تزکیه هر چه بیشتر که گفته شده است : پاک شواول و پس دیده بر آن پاک انداز.
یکی از براهین علمی برهان نظم است که اکثر دانشمندان علوم طبیعی از این مسیر راه در نور دیده و به ناظم جهان استدلال نموده اند. از این برهان گاهی به اتقان در صنع و گاهی هم به تدبیر در نظام تعبیر شده است، در این برهان مشاهده و تعقل بهم آمیخته و حس و عقل دست بدست هم داده اند. برهان نظم از حس آغاز می شود و به نتیجه گیری عقلی می انجامد و به جهت اینکه ارتباط با حس و مشاهده هم دارد هر انسانی بصورت مداوم با آن سر و کار داشته و قابل درک برای همگان می باشد ، علاقه انسانی را جلب نموده و شوق برانگیز است. بزرگترین مشکلی که در مقابل این برهان خودنمائی بدان است. در این رساله نظریات فلاسفه یونانی و اسلامی و غربی تا آنجا که مربوط به موضوع بوده است بررسی شده و دیدگاه های عرفا و متکلمین تبیین گردیده و از چشمه زلال قرآن هم استفاده شده است. رساله دارای یک مقدمه و چهارده فصل و یک خاتمه است، فصل بندی بندی رساله حساب شده و فنی است، در آغاز هر فصل موضوع بحث مورد نظر قرار گرفته و سپس سخنان اهل نظر با استفاده از قریب یکصد منبع علمی و فلسفی ( فارسی ، عربی و انگلیسی ) به صورت استشهاد آمده و به بحث و تحلیل گذاشته شده است. مؤلف در مواردی نظریات ابداعی خویش را اظهار داشته و یا مطالب دیگران را مورد نقد و بررسی قرار داده است.