تبیین هستی شناسانة نسبت حق تعالی با خلق از مهمترین مباحث مورد نظر همة دانشمندان الهی اعم از متکلمان، حکیمان و عارفان است. این بحث از یک سو مبتنی بر مباحث امور عامه و از سوی دیگر مقصود از آن، هستی شناسی در تفکر الهی است. به هر حال، تفاوت در مبانی امور عامه، تأثیر به سزایی در تصویر سازی از نسبت حق با خلق دارد. نسبت حق با خلق در تصویر کلامی به رابطة «صانع و مصنوع» و در تصویر فلسفی مشائی به رابطة «علت و معلول» بر می گردد. این امر در فلسفة صدرایی با تجلیلی نو از علّیت چهره ای دیگر می یابد که می توان آن را به دو تمثیل عمدة «شمس و شعاع» و « واقعیت و صورت مرآتی آن » ارجاع نمود. پس از توضیح و تطبیق این دو تصویر، همراه با ذکر برخی مبانی و نتایج آنها، ترجیح تصویر دوم بر تصویر نخست بیان می شود.