هنگامی که در نیمروز شنبه 28 آبان ماه امسال، پدر فرهیخته و فرزانه ام در برابر دیدگانم جان به جان آفرین سپرد، دریافتن که بهترین یاور و پشتیبان و استاد زندگیم را نابهنگام از دست داده ام. رفتنش برای من و همه بازماندگان سنگین و ناباورانه بود و همچنان به دشواری می توانم آن را باور کنم. وی به حرفه اش که تدریس و تحقیق و مطالعه و تألیف بود از صمیم دل عشق می ورزید، پس شگفت نبود که هم در حال مطالعه و تألیف دعوت حق را لبیک گفت.
سردبیر محترم مقالات و بررسیها از من خواستند تا چیزی در سوگ آن فقید برای آن نشریه بنویسم و من شایسته آن دیدم که شرح حال او را که خود به قلم شیوا و استوارش نوشته و از خویش بر جای نهاده، برای نشر در آن مجله تقدیم کنم. بی تردید انتشار این خود نگاشته، از جهات گوناگون، برای خوانندگان از هر نوشته ای مفیدتر و جذابتر خواهد بود.
کامران کسائی