دانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-به یاد شادروان استاد دکتر کسائی12842FAنوراللهکسائیJournal Article19700101-هنگامی که در نیمروز شنبه 28 آبان ماه امسال، پدر فرهیخته و فرزانه ام در برابر دیدگانم جان به جان آفرین سپرد، دریافتن که بهترین یاور و پشتیبان و استاد زندگیم را نابهنگام از دست داده ام. رفتنش برای من و همه بازماندگان سنگین و ناباورانه بود و همچنان به دشواری می توانم آن را باور کنم. وی به حرفه اش که تدریس و تحقیق و مطالعه و تألیف بود از صمیم دل عشق می ورزید، پس شگفت نبود که هم در حال مطالعه و تألیف دعوت حق را لبیک گفت.
سردبیر محترم مقالات و بررسیها از من خواستند تا چیزی در سوگ آن فقید برای آن نشریه بنویسم و من شایسته آن دیدم که شرح حال او را که خود به قلم شیوا و استوارش نوشته و از خویش بر جای نهاده، برای نشر در آن مجله تقدیم کنم. بی تردید انتشار این خود نگاشته، از جهات گوناگون، برای خوانندگان از هر نوشته ای مفیدتر و جذابتر خواهد بود.
کامران کسائیhttps://jmb.ut.ac.ir/article_12842_7c88e3a45e0913c90dfdcb9cc916ae64.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-بررسی و نقد أسناد مصحف امام علی (ع)
در منابع فریقین12843FAفتح اللهنجارزادگانJournal Article19700101The present article is a survey of the documents and what has been stated of Imam Ali's script which has been collected by him after the death of the
prophet. The main approach of this article is criticizing the viewpoint of some sunnis negating such a script. This very viewpoint has provided excuse for
certain sunnis (Vahhabis) to accuse shiites of the belief in the Ouran
distortion.مقاله حاضر به بررسی صحت و سقم أسانید و مضامین گزارشها درباره مصحف امام علی (ع) می پردازد. مصحفی که پس از وفات رسول خدا (ص) به وسیله امام علی (ع) گرد آمده است.
جهت گیری اصلی این پژوهش، بررسی و نقد دیدگاه برخی از اهل سنت در انکار چنین مصحفی است، این دیدگاه دستمایة داوری گروهی دیگر از اهل سنت (از تیرة وهابیان) در اتهام شیعه به تحریفیه قرآن می باشد. چنین رویکردی اهمیت پرداختن به این موضوع را نشان می دهدhttps://jmb.ut.ac.ir/article_12843_242e64f47209bd608e5751c4e9a9c35f.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-احکام حکومتی از دیدگاه امام خمینی (ره)12844FAحسین نمازیفرJournal Article19700101one of the crucial issues in Islam, especially from the point of view of jurisprudence and political thought, is the governmental injunctions, a better
understanding of which would undoubtedly enhance the quality of the inferences of religious laws by jurisprudents and also would clarify some of
the inherent traditional complexities.
The author of the present article after giving an operational definition of
the primary and secondary injunctions, studies the nature of the governmental injunctions in some detail and in so doing also tries to shed some light on the
fact that whether they are of the primary or secondary type of injunctions. In
order to clarify the issue at hand, the writer makes frequent use of the Quranic verses and also the pertinent traditions.
Next, the view points of late Imam Khomeini are taken up in this regard, and it is argued that according to him governmental injunctions belong to the
primary and transient kind, and in case of contradiction with other subsidiary injunctions or other jurisprudents'religious opinions (Fatwal the priority
should be given to the governmental injunctions.احکام حکومتی در اسلام بویژه در اندیشه فقهی و سیاسی شیعه یکی از مهمترین مسائلی است که فهم و توجه بدان می تواند در تعمیق استنباط فقیه و حل بعضی از غوامض روائی بسیار موثر باشد.
نگارنده در این مقاله ضمن تعریف حکم اولیه و ثانویه به بررسی ماهیت احکام حکومتی و نوع اولیه و ثانویه بودن آن احکام پرداخته و برای بهتر تبیین کردن آراء فقیهان در این مورد به آیات و روایات مربوطه اشاره کرده است. آنگاه دیدگاههای امام خمینی (ره) را در این مقوله طرح کرده و بیان داشته که در نظر امام خمینی (ره) احکام حکومتی از نوع احکام اولیه و موقتی می باشد و در صورت تعارض با احکام فرعی دیگر و فتاوای مجتهدین حق تقدم با احکام حکومتی است.https://jmb.ut.ac.ir/article_12844_943cb8b18f051d0bd80c472b047bf6b0.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-امر ارشادی و مولوی در اصول شیعه12845FAعلی اکبر فرحزادیJournal Article19700101اقسام حکم و تقسیمات واجب از مباحث اصولی شناخته شده ای است که از دیرباز مورد توجه دانشمندان علم اصول قرار داشته است. با این حال تقسیم امر به ارشادی و مولوی از مسائلی است که مدت زیادی از راهیابی آن به علم اصول فقه شیعه نمی گذرد. در میان اهل تسنن نیز، به دلایلی که در این مقاله بیان شده، اساساً بحث از امر ارشادی و مولوی مطرح نشده است. بازشناسی امر ارشادی از امر مولوی از آن جهت اهمیت دارد که امر مولوی جنبة انشائی داشته و اقتضای اطاعت مستقل می کند، در حالی که امر ارشادی ماهیتاً جنبة اخباری دارد و از مصلحت فعل مورد ارشاد گزارش می دهد و در نتیجه امتثال یا معصیت آن، ثواب یا عقابی جداگانه ندارد. در مورد ملاک امر ارشادی و مولوی میان اندیشمندان اتفاق نظر به چشم نمی خورد. مقالة حاضر دیدگاههای مختلف در این زمینه را طرح و ارزیابی نموده، برای ارائه راه حلی قابل قبول تلاش می کند و به مباحثی از علم اصول که امر ارشادی و مولوی در آن مورد توجه واقع شده، اشاره می نماید.https://jmb.ut.ac.ir/article_12845_e9c30b8c4e408ac42e050a3e9dc73fa7.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-بررسی موضوع بهره در مضاربة بانکی12846FAعلی اکبر ایزدیفردJournal Article19700101یکی از اجزاء و عوامل در مضاربة بانکی سود (بازدهی) آن است. به نظر فقهاء در مضاربه از ابتداء نمی توان سود را به طور دقیق معیّن نمود و در صورت تعیین، عقد مضاربه مشروعیّت پیدا نکرده و معامله ربوی محسوب می گردد. با توجه به این که تعیین سود در مضاربه ربا بوده و حرام است و با عنایت به ماده 21 فصل پنجم قانون عملیّات بانکی بدون ربا که آمده: «بانک مرکزی با هر یک از بانکها و نیز بانکها با یکدیگر مجاز به انجام عملیّات بانکی ربوی نمی باشند» سؤال این است که آیا در مضاربه بانکی مقدار سود معیّن نمی شود؟ آیا در این گونه عملیّات حقیقتاً ربا جریان ندارد؟ اگر عامل در معامله ضرر کرد و سودی بدست نیامد، آیا بانک ضرر را تقبّل می کند؟ و بالاخره آیا شرط ضمان بر عامل صحیح است؟ آنچه در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد بررسی موضوع «سود» در مضاربة بانکی و پاسخ به سؤالات مزبور با توجه به مبانی فقهی و حقوقی آن است.https://jmb.ut.ac.ir/article_12846_d168216b98cea3cf6ba4be6f74432a0f.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-بررسی انتقادی رابطة اصول فقه اسلامی و هرمنوتیک12847FAسید صدرالدینطاهریJournal Article19700101هرمنوتیک دانشی است نوپا و برخاسته از غرب که رسالت کلی آن راهگشایی جهت درک و فهم متونی است که بر حسب طبیعت موضوع خود تفسیر پذیر هستند و چنانچه افق فکری گوینده و مخاطب نیز در آنها متفاوت باشد راهیابی به محتوای آنها و بویژه درک مقصود گوینده آنها مشکلتر است.
هرمنوتیک در شرق اسلامی با نیازهای مربوط به تفسیر قرآن و فهم متون روائی به طور عام و در قلمروی محدودتر با مباحث متداول در بخش الفاظ از اصول فقه، از این جهت که در صدد فهم ادله نقلی احکام است و قواعدی لفظی را برای آن منظور می کند ارتباط می یابد. این ارتباط بتدریج زمینه هایی جهت بحث تطبیقی میان هرمنوتیک و اصول فقه اسلامی پدید آورده و آثاری نیز در این زمینه منتشر شده است.
نوشته حاضر در صدد است ارتباط میان این دو دانش غربی و شرقی را مورد بررسی قرار دهد و فرضیه ای که پیش روی دارد این است که مباحث سنتی اصول فقه اسلامی با اندیشه هرمنوتیکی همگام ندارد، گو اینکه تجدید نظر در هر سنتی بر حسب نیازهایی که پیش می آید و زمینه هایی که فراهم می شود میسر و گاهی ناگزیر است.https://jmb.ut.ac.ir/article_12847_646f838e051c8aa544286bfd997bbcae.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-نقدی بر اعجاز القرآن ابوبکر باقلانی12848FAزاهد هاشمیانفردJournal Article19700101The persent article is the result of an attempt to review and evaluate "E'Dja-z-al-Quran" (miraculous character of the Quran) by Ba-ghla-ni. This
book enjoys a prestigious position in the Islamic world, to the extent that no other, book could rival it for a long period of time and consequently it was
the only undisputable source on the miraculous character of the Quran. This book which covers a wide variety of subjects on the Quranic sciences is an
indication of its authors vast and far reaching knowledge. In order, to verify the uniqueness of the Quran, the author, has criticized the poetry of great
Arab poets and in so doing he has also enumerated different aspects of elognence and excellence of inimitability of the Quran; The present article in
offering a critique of the book at hand, also makes refernce to instances of plagialism found in it.کتاب اعجاز القرآن باقلانی در میان مسلمانان از جایگاه والایی برخوردار شد، چنانکه در موضوع خود مدتها مرجع بلامنازع بوده است. طرح و بررسی موضوعات متنوع علوم قرآنی در این کتاب حاکی از جامعیّت علمی مؤلف آن است. او ضمن نقد اشعار شعرای بزرگ عرب به منظور اثبات اعجاز قرآن، جنبه های بلاغی و کلامی اعجاز را بیان داشته است؛ که در همین راستا به برخی از سرقات او نیز اشاره می شود.https://jmb.ut.ac.ir/article_12848_9a937cb80772740e5e26b9a3eed6874c.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-بلاغت حذف و ایجاز و رابطه آن با مجاز12849FAسید رضانجفیJournal Article19700101اگر چه از دیرباز دربارة اهمیت و ارزش لفظ و معنی، در تراکیب بیانی، میان علمای بلاغت گفتگو بوده است، بعضی یافتن معانی را، ساده و لطف و رونق کلام را در انتخاب الفاظ مناسب، دانسته اند و طرفداران اصالت معنی، الفاظ را خادم معانی و حتی زیبایی صنایع لفظی را نه از لفظ بلکه مربوط به معانی می دانند، لیکن حقیقت این است که لفظ و معنی هر دو در ترکیب بیانی مؤثر و دارای نقش ویژه است و تلاؤم و تناسب حروف و واژه ها و معانی مستفاد از آنها کاملاً به یکدیگر ارتباط دارد، میزان معنی و تعداد واژه های عهده دار انتقال این معنی- قلّت و کثرت کلمات – در یک کلام و بلاغت آن، تأثیر شگفت دارد، زبان عربی با وجود غنای زبانی، به ایجاز و گزیده گویی متمایل و از اطناب و اسهاب روی گردان است، تا جایی که ایجاز را «حلیه القرآن» نامیده اند، بلاغت ایجاز و بلاغت مجاز و رابطه ایجاز و مجاز، در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است تا روشن گردد: مجاز و ایجاز کجا با هم تلاقی دارند؟ آیا هر ایجازی، مجاز است؟ آیا مجاز حذف نوعی از مجاز مرسل یا مجاز عقلی است؟ و …https://jmb.ut.ac.ir/article_12849_8863ffdc1c5f287c99d2876530495807.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-نگاهی به مضامین و موضوعات دیوان شافعی12850FAجلیلامیدیJournal Article19700101Despite of the disagreement and hence controversy regarding the
prevention or permission for indulging in poetry from the point of view of religious law, religious scholars have apparently not only appreuatool but also
were quite fond of poetry and if they themselves were not capable of writing poetry or were not willing to do so, They have usually studied poetry and
especially have made frequent use of and reference to works of poetry. Imam shafei was one of those scholars who had adopted a moderate position in
regards to poetry. He not only wrote poetry himself, but also had studied the poetry of others in relative detail. However, it should be mentioned that,
poetry was a kind of excuse for him, is main aim of indulging in poetry was to
spread the sublime teachings of religion and human virtues and morals or to illustrate the spiritual illuminations and feelings.با وجود مناقشه ای که دربارة منع و جواز شعر از دید شرع وجود داشته، عالمان دین غالباً به شعر و شاعری توجهی و حتی تمایلی داشته اند و اگر خود نمی توانسته اند یا نمی خواسته اند شعر بگویند و شاعری پیشه کنند از مطالعه و تحقیق در اشعار شاعران و استناد و استشهاد به اقوال آنان اجتناب هم نمی کرده اند. امام شافعی از جمله عالمانی است که موضعی معقول در برابر شعر داشته اند. او خود هم شعر می گفته و هم به تحقیق در اشعار دیگران می پرداخته است. با این حال باید دانست که ساز سخن برای او بهانه ای بیش نبوده است؛ بهانه ای برای تبلیغ مفاهیم متعالی شرعی و ترویج مکارم اخلاقی و فضایل انسانی یا برای بازتاب عواطف و اشراقات درونی.https://jmb.ut.ac.ir/article_12850_e08d2abbfe35358701737f9cc7c7f371.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-تأویل در دستگاه معرفتی صدرالمتألهین12851FAابوالفضل کیاشمشکیJournal Article19700101Interpretation is one of the important issues in the understanding of religious texts. Some of the basic questions in this regard are as following:
How does an understanding of religious texts such as the Quran or other narratives come about? what is the role of conventional knowledge and
16 /Abstracts
ordinary language in this understanding? How about the role of reason and theoretical reason in this regard? How effective are the intnitine and gnostic
methods in this case? and so on. The answers of MolIa Sadra-to the above
guestions has resulted in a special system of interpretation which is the focus of the present study. MalIa S-adra after, criticizing the prevalent approaches
on the commentary and interpretation of relgious texts, offers and explains his own approach which has some to be known as the method of "Those firmly
grounded in knowledge". The gift of his approach is a kind of congruent conformity between different branches of human knowledge such as sensory,
intellctual and gnostic findings which together provide a suitable ground for the interpretation of religious texts.در مباحث مربوط به فهم متون دینی، یکی از مهمترین مسائل مسأله تأویل است. پرسشهای اساسی در این مسأله اینهاست: فرآیند فهم متن دینی مثل قرآن و روایات چگونه شکل می گیرد؟ نقش معارف عرفی و زبان عادی در فهم این متون چیست؟ عقل و یافته های عقل نظری چه نقشی را در این باره بازی می کنند؟ روش شهودی- عرفانی چقدر کارآیی دارد؟ و ... پاسخ ملاصدرا به پرسشهای مذکور موجب شکل گیری دستگاه تأویلی خاصی شده است که در این نوشتار به بحث کشیده می شود. او با نقد سایر نظرهای موجود در باب تفسیر و تأویل متون دینی، دیدگاه خاص خویش را با عنوان «روش راسخان در علم» تبیین و توجیه می نماید. آنچه او در نهایت اظهار می دارد گونه ای هم آرایی بین زمینه های مختلف معارف بشری همچون یافته های حسّی، عقلی و عرفانی است که در یک سیستم سازگار، بستر مناسبی برای فهم متون دینی فراهم می آورد.https://jmb.ut.ac.ir/article_12851_e87641b966b54236a63f0674a1f8225c.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-رابطه علیت12852FAمحمد علی عباسیانچالشتریJournal Article19700101One of the fundamental and oldest problems of Islamic philosophy is that
of "causation". This has its own branches and subdivisions, of which one of the
most significant is the "causal relation". The "causal relation", in turn, is
interconnected to such basic and principal problems as "the manner of emanation of possibles by the necessary being" and" the infinity of the series
of causes and effects". With respect to Moslem philosophers' views, it can be claimed that "the causal relation" is a relation between definite and ordered
pairs of objects, one of which (the cause) is the generator of being and the
Maq{j[(jt wa Barrasfha/ 17
other (the effect) is the generated being, such as the relation which holds between the necessary being and the possible being. Studies on moslem
philosophers' views regarding the "causal relation" and its properties, both from metaphysical-philosophical perspective, and modern formal logic theory
of relations, lead us to opposite and contrasting results.
With emphasis on the accepted principles and terms used by Moslem
philosophers, the article explains" the causal relation", and also sheds light on opposite and contrasting results. Finally, to get rid of those results, three
solutions will be suggested, and based on the "theory of personal unity of being", Molla sadra's solution in particular will be highlighted.یکی از اصلی ترین مسائل فلسفه اسلامی، که از نظر سبقت و قدمت نیز از اولین آنهاست، مسأله علیت است. این مسأله دارای شعب و فروعاتی است، که از جمله مهمترین آنها می توان به مسأله رابطه علیت اشاره کرد. مسأله رابطه علیت نیز در جای خود با مسایل بسیار مهم و اساسی دیگری، نظیر «کیفیت صدور ممکنات از واجب تعالی» و «تناهی سلسله علل و معلولات»، درگیر و مرتبط می باشد. با توجه به سخنان فیلسوفان مسلمان، می توان «رابطه علیت» را رابطه ای دوتایی میان زوجهایی معین و مرتب از اشیا دانست که یکی از آنها (علت) هستی بخش است و دیگری (معلول) هستی یافته، مانند رابطه میان واجب و ممکن بازخوانی اقوال حکیمان مسلمان از نوع رابطه علیت و خواص آن، هم از دیدگاه متافیزیکی و فلسفی و هم از منظر « نظریه روابط » منطق صوری جدید، ما را به نتایجی متقابل و غیر قابل جمع می کشاند.
این مقال در پی آن است که ضمن توضیح رابطه علیت، با تکیه بر اصطلاحات و اصول مورد قبول فیلسوفان مسلمان، به آشکار سازی این نتایج متقابل و غیر قابل جمع بپردازد. در پایان نیز برای رهایی از این نتایج متقابل و متضاد سه راه حل، بویژه راه حل ملاصدرا با تکیه بر نظریه وحدت شخصی وجود، پیشنهاد شده است.https://jmb.ut.ac.ir/article_12852_733f50375960d9c61d43967b1fb149ff.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-الاشارات و التنبیهات
و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن12853FAعلیرضا نجف زادهتربتیJournal Article19700101The first part of the present article surveys the charactristics of Isharat one of the philosophical books of Avicenna. Innovation in classification and
title-giving, literary and laconic prose, and comments on mystic terms relying on philosophical arguments in the last chapter of the book are some
characters of this book. Many scholars have witten commentaries on this book among which the commentary of Imam Fakhr Razi is the most brilliant. He
18 /Abstracts
was the first to interpret the brief statements of this book and to open it to scholars. Razi in this commentary has frequently criticized Avicenna even on
the issues which have been proved by himself in his previous books. He has exagerated in his criticizm to the extent that his commentary is tranformed
into a critique. What was the reason? Didn't he enjoy a systematic epistemology? was he subjected to thought transformation through his
lifetime? or there were other causes? The preset article discusses these
probable causes.در بخش نخست این مقاله به اهمیت و ویژگیهای کتاب الاشارات و التنبیهات در میان آثار فلسفی ابن سینا از قبیل: نوآوری در تبویب مطالب و تعیین عناوین فصول، نثر زیبا و ادیبانه و در عین حال موجز و رمز گونه، شرح مبانی و اصطلاحات عرفانی با تکیه بر اصول و براهین فلسفی در نمطهای آخر این کتاب اشاره شده است.
دانشمندان بسیاری بر این کتاب شرح و حاشیه نوشته اند که از مهمترین آنها شرح متکلم بزرگ اشعری امام فخر رازی (544 – 606 ق ) است. او برای اولین بار عبارات موجز و اشاره گونه این کتاب را تفسیر کرده و فهم غوامض آن را بر خوانندگان آسان ساخته است. اما او در شرح خود- به خصوص در مسائل علم الهی- بر ابن سینا اعتراضات و تشکیکات بسیار روا داشته و حتی آنچه را در آثار دیگر خود با دلایل متعدد اثبات کرده در این جا مورد تشکیک قرار داده و در این راه چنان افراط کرده که بعضی شرح او را «جرح» خوانده اند. به راستی چه عاملی سبب این همه خرده گیری و اظهار آراء متعارض شده است؟ آیا او از نظام فکری منسجم و ثابتی برخوردار نبوده است؟ آیا او در طول حیات فکریش گرفتار تحول فکری شده است؟ یا علل و انگیزه های دیگری در کار بوده است. این مقاله به این موضوع نیز خواهد پرداخت که امید است مورد عنایت قرار گیرد.https://jmb.ut.ac.ir/article_12853_e6c2ee59a0476c2f7d0423c16927d141.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-بررسی دیدگاه کارنپ در مورد علم تألیفی پیشین12854FAمحمد امیناحمدیJournal Article19700101Rodolph CaTnap rejects any kind of synthetic knowledge and his main reason in doing so is that any kind of understanding of a priori theory of
synthetic sense on the basis of experimental researchabillity and verification is impossible. According to this approach any theorem which can not be
subjected to experimental verification is indeed a nonsense pseudo theorem and hence is void of sense. This kind of theorem despite the fact that
apparently explains a problem, but indeed it is a preudo-proposition which usually comes about as a result of ambiguitions which are inherent in a
natural language. Yet it should be known that the application of logical analysis of language to these theorems reveals that actually there was no
problem in the first place, and therefore the fallacy of these kinds of theorems becomes clear.
Despite the fact that Carnap is of the idea that mathematical laws enjoy a
Maqiillit wa Barrasfhii/ 19
necessary truth and therefore do not belong to the domain of generalization of experimental ordinances, yet he does not believe that they are capable of
negating experimentalism. This is because, he further observes that, these types of laws are analytic and their thruth or the lack of it can only be known
by clarifying the underlying senses of the constituent terms of those
ordinances.
The fundamental truths of logic which from the criterion for analysis are based on the definitions of inplicatures of their constituent terms and words.
CaTnap's theory regarding the rejection of a priori synthetic law is based on the principle of experimental verification and the distinction between the
analytic and synthetic canons. The principle of experimental verification has been strongly refuted and it only survives nominally in the study of the history
of philosophy. CaTnap utilizing the method of logical analysis of language has not successeded to prove the nonsensical nature of some of the outstanding
metaphysical systems, and the examples of metaphysics taken up and analyzed
by him have been mainly borrowed from the works of Hegel and Heideyger. Therefore, it could be claimed that, in a sense, his criticism is indeed directed
to the German idealist philosophy.رودلف کارنپ منکر هرگونه علم تألیفی پیشین است. دلیل عمدة او بر نفی هرگونه شناخت (علم) تألیفی پیشین، تعریف معناداری بر طبق اصل تحقیق پذیری تجربی و یا تأیید پذیری تجربی است. بر طبق این تئوری، جمله ای که قابلیت آزمون و تأیید تجربی را نداشته باشد، شبه قضیّه، مهمل و فاقد معناست. این گونه از جمله ها، هر چند به نظر می آید که مسأله ای را مطرح می کند اما در واقع مسأله نماست که بر اثر سوء استعمال زبان و ابهام زبان طبیعی پدید می آید. لذا با کاربرد تحلیل منطقی زبان در مورد این گونه از جمله ها معلوم می شود که اساساً مسأله ای در کار نبوده است و وجه مغالطی بودن این گونه از قضایا روشن می شود. کارنپ با اینکه برای احکام ریاضی ضرورت صدق قائل است، و به همین دلیل، این گونه از احکام را نوعی تعمیم احکام تجربی نمی شمارد، مع ذلک آنها را ناقض تجربه گرایی نمی داند. چون به نظر او این گونه از احکام از نوع تحلیلی است و صدق و کذب آنها تنها با معلوم ساختن معانی واژه های آنها معلوم می گردد. حقایق بنیادین منطق که محک و معیار تحلیلیت است مبتنی بر تعریف ضمنی کلماتی است که در آنها به کار می رود.
نظریة کارنپ در نفی قضیّه تألیفی پیشین، مبتنی بر اصل تحقیق پذیری تجربی، و تمایز تحلیلی و تألیفی است. اصل تحقیق پذیری و یا تأیید پذیری تجربی شدیداً مورد نقض و ایراد است و لذا جز نامی از آن در تاریخ فلسفه باقی نمانده است. کارنپ با تحلیل منطقی زبان، نتوانسته است وجه مغالطی بودن دست کم بسیاری از نظامهای مابعدالطبیعی مطرح را نشان دهد. مثالهایی که از مابعدالطبیعه می آورد و به تحلیل آنها می پردازد عمدتاً بر گرفته از آثار هگل و هایدگر است و لذا می توان نقدهای او را ناظر به فلسفة ایده آلیسم آلمان دانست.https://jmb.ut.ac.ir/article_12854_470977ec5af32e0785f61347cb1a079a.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-معرفت شناسی قدّیس آگوستینوس
(350-430 م)12855FAمجتبیزروانیJournal Article19700101This article is a survey of Augustin's system of thought in the field of epistemology. In his point of view the possibility of gaining Knowledge by
man in the field of epistemology, is his main problem. The means of getting knowledge differs with regards to man's object of knowledge. Natural and
substantial affairs are concieved by sense and reason. our knowledge in this filed is a relative one. Another part of man's knowledge is derived from
enlightenment. That enlightenmemt which is influented on man by Divine light. Enlightenment causes man's direct contact with the matters that are not
gained through sense and reason. This kind of knowledge is individual despite of possiblity of being certain and doubtless.
Revelation completes another part of man's epistemologic system of thought. Man discovers the aims of God in creation through Him by
revelation. This knowledge is absolutIy authoritative and we accept it as a certain knowledge.مقالة حاضر به بررسی نظام اندیشه آگوستین در حوزه معرفت شناسی می پردازد. وی مسأله اصلی خود را در قلمرو معرفت شناسی اثبات این معنا می داند که برای انسان امکان دستیابی به معرفت وجود دارد. ابزار کسب معرفت با توجه به متعلق شناسایی انسان، متفاوت است. امور مادی و طبیعی از طریق حسّ و عقل دریافت می شود. معرفت ما در این حوزة معرفتی نسبی است. بخش دیگر از معرفت انسان حاصل اشراق است، اشراقی که نتیجة تأثیر نور الهی بر وجود آدمی است. اشراق مواجهة مستقیم انسان را با اموری که امکان دستیابی به آن از طریق عقل و حسّ فراهم نیست موجب می گردد. معرفت حاصل از اشراق در عین حال که می تواند قطعی و یقینی دانسته شود، فردی است. بخش دیگری از نظام معرفت شناسی انسان را وحی کامل می کند. آگاهی انسان از قصد و نقشه خدا در خلقت از طریق خود او و به وسیهل وحی بر انسان کشف می شود. حجیت این معرفت مطلق است و آن را به واسطه ایمان همچون معرفتی یقینی می پذیریم.https://jmb.ut.ac.ir/article_12855_213c34d0899629aaa8a5bbf06bce7979.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-نظام آبیاری سواد و سقوط ساسانیان12856FAمحمد رضارحمتیJournal Article19700101The fall of the imperial regime of the Sasanides is usually regarded as one of the significant events of the Islamic era, for which different historians have
f,uggested different reasons. Apparently, one of the main factors contributing to the downfall of this dynasty has been the deterioration of one of its major
economic assets, ie. the rural irrigation system. This factor, so far has not
been studied in detail and hence if has not received its due attention.
The aim of the present paper is to study the role of the rural irrigation
Maqfi/at wa Barra.\'ihfi/ 21
system in the success and downfal of the Sasanides.یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ اسلام، سرنگونی نظام شاهنشاهی ساسانیان به دست مسلمانان بوده است. مورخان برای شکست از عوامل بسیاری یاد کرده اند. یکی از عوامل اصلی، آسیب دیدن پشتوانة نیرومند اقتصاد شاهنشاهی، یعنی نظام آبیاری – کشاورزی سواد بوده است. این عامل تاکنون، چنانکه باید مورد مداقّه قرار نگرفته و پژوهش جداگانه ای دربارة آن انجام نشده است. در این نوشتار، نقش سواد در اقتدار و سرنگونی ساسانیان، بررسی شده است.https://jmb.ut.ac.ir/article_12856_a43bc95ed646f75f9c66750909059e21.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-بحران وزارت در عصر دوم عباسی
و نقش ابن مقله12857FAسید احمد رضاخضریJournal Article19700101In the second Abbasid period following Turks domination over Caliphate adminestration, a great conflict appeared between Turk Commanders and
high-rank officials, which led to the destruction of vizierate position and adminestrative system. The appearance of this crisis and its causes basides the
Caliphate system are studied in this article.در عصر دوم عباسی به دنبال سلطة ترکان بر دستگاه خلافت، چالش و درگیری مهمی میان سرداران ترک از یک سو و دیوانسالاران از دیگر سو پدید آمد که حاصل آن بحرانی بود که سرانجام مقام وزارت و سازمان اداری دولت را تباه ساخت. چگونگی پدید آمدن این بحران و عوامل آن خاصه دستگاه خلافت و وزیران آنان در این مقاله بررسی شده است.https://jmb.ut.ac.ir/article_12857_a2afd7b2e8949fe235cb74ba3af57d6c.pdfدانشکده الهیات و معارف اسلامیمقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)1010-496868020001221-تبکیت بیرونی آفت گفتگوی اثر بخش12858FAاحد فرامرزقراملکیJournal Article19700101-این نوشتار ملاحظة انتقادی بر پاسخ نویسندة محترم مقاله «قضیه معدوله و محصله» (مندرج در شماره 61 مقالات و بررسیها که به اختصار 61 می خوانیم) بر نقد آن با عنوان «مفاهیم غیر محصله و منطق ماهیات» (مندرج در مقالة شمارة 62 که به اختصار 62 می نامیم) است. پاسخ نویسنده بر نقد در شمارة 67 آمده است. یکی از روشهای به کار رفته در مقام پاسخ، بهره جستن از تبکیت بیرونی است. تبکیت بیرونی توسل به عوامل روانی برای سوق مخاطب به خطا است. منطق دانان مواضع مختلف آن را استقصا و آفات مخربش بر اندیشه را بر شمرده اند.https://jmb.ut.ac.ir/article_12858_654079a7f1ee720d7b1e58ea27e83cca.pdf